تشکر از بابایی محمد
برای تو می نویسم محمد نازنینم .... پدر آینده ..... تنها وجود تو کفایت می کند مرا ، تا با تمام وجودم حس کنم خوشبختی را .....هیچ می دانی عزیزم ؟؟ همین که هر لحظه صدای آشنایت در گوشم می پیچد و بوی همیشگی ات در مَشام جان ..... همین که هر لحظه آغوش اَمنت گسترده است و آرام بخش جان ..... همین که سرشانه های فراخ مهربانت می آراماند سرم را ، و هر دم می شکوفاند ، لمس سر انگشتان عاشقم تنت را .......کافی ست برای شکفتن غنچه های بکر و شادمانی ...... همیشه باش ای عزیزترین در این روزهای سخت ویار ، که اجاق خونه مون کاملا خاموش بود ، بابایی محمد هرشب با خستگی تمام مسیر طولانی رو برای گرفتن غذا به خونه مامانی طی می کرد بدون هیچ اعت...